زنگ‌خطر برای دولت

حادثه شیراز در بردارنده دو نکته اساسی است که هر کدام می‌تواند یک زنگ خطر باشد. نکته اول آنکه ممکن است شرایط به دوران اصلاحات، یعنی زمانی که گروه‌های تندرو تجمعات را بر هم می‌زدند، بازگردد. حرکتهایی که در دوران احمدی‌نژاد کمتر مشاهده شد چراکه در این دوران اساسا مسئولین خیلی کم و به ندرت اجازه برگزاری تجمعات را می‌دادند حال آنکه در دولت یازدهم اجازه تجمعات بیشتر شده است به ویژه در دانشگاه‌ها که ممکن است بار دیگر گروه‌های تندرو فعال شوند و بخواهند بار دیگر داستان دوران اصلاحات را تکرار کنند بدین معنا که اقلیتی 150نفری با شعارهایی به سخنرانان و دانشجویان هجمه وارد می‌کردند و جلسات را برهم می‌زدند؛ اگر چنین شرایطی اتفاق بیفتد یعنی گروهی که تنها 8 درصد آرا را از آن خود کرده است می‌خواهد نظرات خودش را به 40درصدی که به آقای روحانی رای دادند تحمیل کند.  

 در عین حال جای سوال است که نیروی انتظامی که مسئول برقراری امنیت شهر است در آن چند ساعتی که این افراد به آقای مطهری حمله کردند آیا از قبل این موضوع را رصد کرده بوده یا نه؟ جا دارد از برخی مدیران یک سوال ساده پرسیده شود و آن اینکه اگر آقایان حمید رسایی، الیاس نادران یا حجت‌الاسلام نبویان سخنران می‌بودند و عده‌ای از دانشجویان اصلاح‌طلب آمده بودند و متعرض شده بودند و آیا رفتار چند روز گذشته اتفاق می‌افتاد این آقایان فریاد برنمی‌آوردند؟ بعد دیگر داستان غم‌انگیز شیراز آن است که متاسفانه استاندار فارس حداقل غیرمستقیم در این مسئله مقصر بوده است، در این راستا سوالی که مطرح می‌شود این است که ظرف 18 - 19 ماه گذشته از برخی عزل و نصب‌های آقای روحانی گلایه می‌شد که بیشترین گلایه متوجه زیرمجموعه وزارت کشور بود؛ باید در پرانتز تاکید کرد به هیچ عنوان گفته نمی‌شود آنچه در دوران آقای احمدی‌نژاد اتفاق افتاد یعنی کنار گذاشتن برخی مدیران لایقی که در دوران گذشته مسئولیت داشته‌اند در این دولت نیز رخ دهد، اما گلایه از این دسته مدیرانی بوده است که اساسا با اصولگرایان تندرو غیرمستقیم و ناخواسته قرابت دارند یا در دوران احمدی‌نژاد نه به لحاظ شایستگی بلکه به دلیل ملاحظات سیاسی در مسئولیت ابقا شده‌اند که لازم است دولت اعتدال در این زمینه تدبیر و اقدام سریع انجام دهد. لازم است به یک نکته دیگر هم اشاره کرد و آن لحاظ کردن خواسته نمایندگان در عزل و نصب‌های استانی است که گاه مشورت را با مداخله اشتباه می‌گیرند لذا تصور می‌کنند می‌توانند در حوزه انتخابیه‌شان به علت نفوذی که دارند مدیران اجرایی یک استان را عزل یا نصب کنند. از این بابت باید گفت آقای احمدی‌نژاد بسیار خوب عمل می‌کرد چرا که هرگز اجازه نمی‌داد کسی در این زمینه دخالت کند در حالی که برخی از عزل و نصب‌های دولت یازدهم تحت تاثیر و نفوذ نمایندگان مجلس بوده است که در این زمینه لازم است آقای روحانی قرص و محکم بایستد و اجازه ندهد دخالتی در این راستا صورت بگیرد. همچنین لازم است اشاره شود دولت نباید اجازه دهد گروه‌های تندرو بار دیگر فعال شوند و به صحنه بیایند و وقایع گذشته را تکرار کنند. بنابراین رئیس‌جمهوری باید رسیدگی جدی به عزل و نصب‌هایی که توسط زیرمجموعه وزارت کشور صورت گرفته است را در دستور کار خود قرار دهد و حتی لازم است در این زمینه افرادی که مسئولیتی داشته‌اند تغییر کنند و به جای آنها افرادی که با دولت همسویی بیشتری دارند جایگزین شوند. در نهایت به نظر می‌رسد مجموعه دولت باید قاطعیت بیشتری از خود نشان دهد و وزیر کشور به عنوان جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی تدبیر لازم را برای حفظ و حراست از امنیت شهرها به کار بندد چرا که تامین امنیت نمی‌تواند براساس سلیقه سیاسی و جانبدارانه صورت گیرد. امنیت چپ و راست نمی‌شناسد و هیچ منصفی حاضر نیست به بهانه‌های سیاسی امنیت شهروندان را تحت‌الشعاع قرار دهد. لذا کسانی که اقدام به چنین رفتارهایی کرده‌اند نه رعایت کرامت انسانی و اخلاق سیاسی در نحوه رفتار با رقیب را مدنظر قرار داده‌اند نه برای امنیت شهروندان ارزش قائل شده‌اند. هرگونه تعلل در برخورد با این دست افراد تقویت کننده تفکری است که خواسته یا ناخواسته خلاف قانون رفتار می‌کند و می‌خواهد با غبارآلود کردن فضا از مطرح شدن برخی مسائل از جمله برخورد با ورود پولهای کثیف به سیاست جلوگیری به عمل آورد

صادق زیباکلام.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد