تصمیمگیری به زبان ساده،انتخاب یک راه از میان راههای مختلف است.1میان نظریههای عمده تصمیمگیری میتوان از دو نظریهء کلاسیک و رفتاری یاد کرد.
مهمترین مفروضات نظریهء کلاسیک تصمیمگیری به شرح زیر است:2
1-هدف معین و معلوم است.
2-کلیهء راهحلهای ممکن،شناسایی میشوند و مورد بررسی قرار میگیرند.
3-کلیهء نتایج ناشی از هر راهحل مورد توجه قرار میگیرد.
4-اطلاعات کامل،به طور رایگان در دسترس تصمیم گیرنده قرار دارد.
5-تصمیمگیرندگان کاملا عقلایی عمل میکنند.
با مفروضات فوق نظریههای کلاسیک تصمیمگیری مورد انتقادهای بسیار شدیدی بوده است از جمله اینکه اهداف همواره مشخص نیست و یکی از مشکلات اساسی در تصمیمگیری،تعیین اولویتهاست؛یعنی اینکه اهمیت چه هدفی از هدف دیگر بیشتر است.همچنین امکان بررسی کلیهء راهحلهای ممکن میسر نیست و رعایت این ضابطه،ممکن است تصمیمگیری را عملا غیرممکن سازد و از طرفی هیچ تصمیم گیرندهای هرگز نمیتواند کاملا مطمئن باشد که کلیهء نتایج ناشی از یک تصمیم را در نظر گرفته است و حتی به ندرت میتوان برای یک راهکار اطلاعات کاملی به دست آورد و کسب اطلاعات نیز معمولا همراه با هزینه است.تصمیمگیرندگان نیز با توجه به محدودیتهای انسانها همواره تصمیمات عقلایی اتخاذ نمیکنند اما علیرغم انتقادات فوق، فرض تصمیم عقلایی بر دانش کامل مبتنی است،شرطی که هرچند غیر ممکن است ولی بیانگر توجه به نقش اطلاعات در تصمیمگیری است.
ایدهء اساسی نظریهء رفتاری تصمیمگیری به وسیلهء سایمون3، سایرت4و مارچ5و سایر محققان توسعه یافته است.از نظر سایمون،تصمیمگیری به تفکر و انتخاب آگاهانه و سنجیده محدود نمیگردد بلکه متضمن انتخاب یک راهحل از میان کلیهء راهحلهایی است که از نظر فیزیکی برای فرد ممکن است-اعم از اینکه فرد از تمام شقوق ممکن آگاهی داشته یا نداشته باشد-بنابراین اصطلاح،انتخاب به هیچ فرایند سنجیدهای دلالت نداشته بلکه به سادگی به این واقعیت اشاره دارد که اگر فرد راهحلی را برگزیند،راهحلهای دیگری وجود دارد که او در این راه از آنها صرفنظر کرده است.6
در نظریهء کلاسیک،تصمیمگیری فرض عقلایی بودن تصمیمگیرندگان مدنظر است در حالی که سایمون موضوع«معقولیت محدود شده»یا«عقلایی محدود»7را مطرح میسازد که بر طبق آن چون انواع محدودیتها در فرایند تصمیمگیری وجود دارد،لذا افراد نمیتوانند تصمیمات عقلایی اتخاذ کنند.یکی از محدودیتهای که بر آن تأکید دارد فقدان اطلاعات اصلی در سازمانهاست.بنابراین با توجه به انواع محدودیتها،تصمیمگیرندگان به جای آنکه در جستجوی بهترین تصمیم در معنای اقتصادی آن باشند که نظریهء کلاسیک تصمیمگیری تجویز میکرد باید به تصمیم«رضایتبخش»8کفایت کنند.
در مجموع در نظریهء رفتاری تصمیمگیری از مفهوم«عقلایی محدود»مفاهیم زیر استنباط میشود:
1-تصمیمات همواره با یکسری کاستیها و با درجاتی از عدم درک واقعی طبیعت مسألهء مورد نظر همراهند.
2-تصمیمگیرندگان هرکز در ایجاد همهء راهحلهای ممکن برای اخذ تصمیم موفق نخواهند بود.
3-راهحلها همواره با کاستی و نقصان ارزیابی میشوند زیرا پیشبینی تمامی نتایج مربوط به هر راهحل،غیرممکن است.
4-تصمیم نهایی متوجه انتخاب راهحلی است که براساس برخی معیارها از درجهای از رضایتبخشی برخوردار است و به حداکثر رساننده نیست.
در هر دو نظریه،کلاسیک و رفتاری،استفاده از اطلاعات مورد تأکید است،اما واقعیت این است که نمیتوان دقیقا مشخص کرد که تصمیمات افراد چگونه شکل میگیرد زیرلا اولا هر یک از افراد در تصمیمگیری خود عوامل خاصی را دخالت میدهد و ثانیا افراد نمیتوانند فرایند تصمیمگیری خود را تشریح کنند،ثالثا با تکنولوژی موجود نمیتوان عملیات مغز انسان را بطور مستقیم مورد مطالعه قرار داد.لذا ضروری است که راههای دیگری را در این مورد جستجو کرد. برای این منظور معمولا با استفاده از الگو در تصمیمگیری،سعی میشود فرایند تصمیمگیری افراد توضیح داده شود.9
الگو آن است که از واقعیت گرفته شده و روابط بین متغیرها را نشان میدهد و میتوان از آن برای پیشبینی در تصمیمگیری استفاده کرد.10الگوی تصمیمگیری معمولا توصیف رویهای است که براساس آن اتخاذ تصمیم میشود.11
یک الگوی کلی که برای تصمیمگیری انتخاب گردیده و بر استفاده از اطلاعات حسابداری در این مدل تأکید میگردد،به شکل زیر است:
12
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
این الگوی عمومی تصمیمگیری دارای 6 مرحله است.در مرحلهء اول اهداف تصمیمگیرنده تعیین میشود.تصمیمگرنده برای استفاده از الگو باید هدف نهایی خود را بشناسد.در مرحلهء دوم راهحلهای متفاوتی که برای رسیدن به هدف تعیین شده و انجام آنها امکانپذیر است پیشبینی میگردد،این امر مستلزم بررسی مرتب عمل و اجرای پیشبینی شده است.اگر اجرا از سطح پیشبینی فراتر شده باشد ممکن است تصمیمگیرنده سطح هدف مورد نظر را افزایش دهد و هدف مطلوبتری را در نظر بگیرد و اگر در حدود انتظار باشد برای رسیدن به هدف تعیین شده کوشش کند.اگر عمل و اجرا از سطح مورد انتظار کمتر باشد تصمیمگیرنده در مرحلهء سوم که دشوارترین مرحله در کل فرایند تصمیمگیری است روشهای دیگری را برای عمل و اجرا جستجو میکند تا شاید فرصت بهتری برای رسیدن به هدف تعیین شده به دست آورد.این جستجو برای سایر روشهای عملکرد و اجرا نیاز به کسب اطلاعات دربارهء موقعیتها و محیطهای آتی را آشکار میسازد.
در مرحلهء چهارم تصمیمگیرنده برای انتخاب استراتژی مناسب از میان استراتژیهای مختلف،یک الگو میسازد.که آن،اثرات استراتژیهای مختلف را بر معیارهایی که در قالب اهداف بیان شدهاند و در محیطهای متفاوتی که ممکن است رخ دهد،پیشبینی میکند.
در مرحلهء پنجم الگویی مورد آزمایش واقع میشود تا مشخص شود که وقتی تصمیمگیرنده عملیات را اجرا میکند آیا الگو میتواند پیشبینیهای لازم را انجام دهد یا خیر؟اگر نتیجهء آزمایشی که از الگو به دست میآید رضایتبخش باشد مرحلهء ششم یعنی انتخاب انجام میگردد.
اطلاعات حسابداری در کدام مراحل از این الگوی عمومی تصمیمگیری کاربرد دارد؟پاسخ این است که از آن در تمام مراحل استفاده میشود؛اما کاربرد آن در مراحل 2،4 و 6 اساسی است.
با بررسی مختصری که از نظریهها تصمیمگیری کلاسیک و رفتاری و الگوی ارائه شده تصمیمگیری به عمل آمد میتوان گفت که این نظریهها و مدلهای تصمیمگیری بر نقش اطلاعات در تصمیمگیری تأکید دارند و شاید بتوان گفت کمتر نظریهها و الگوهای تصمیمگیری وجود دارد که بر استفاده از اطلاعات،تأکید نداشته باشد.
اغلب گفته میشود که ما در دنیایی از اطلاعات زندگی میکنیم. یکی از مهمترین دگرگونیهای محیط اطراف ما در سالهای اخیر،توسعهء تکنولوژی مربوط به اطلاعات،به شکل کامپیوترهای پیشرفتهء سخت افزار و نرمافزار است.استفادهء همه جانبه از کامپیوتر،بویژه پیدایش میکروکامپیوترهای ارزان،جمعآوری و اشاعهء اطلاعات را به صورت امری نسبتا ساده در آورده است،اما اطلاعات چیست و چگونه میتوان اطلاعات را از غیر اطلاعات تمیز داد؟اغلب«دادهها»13و
«اطلاعات»14هرچند هممعنی نیستند ولی به عنوان لغات مترادف استفاده میشود.فرهنگ اکسفورد15داده را به عنوان جمع مفروضات و حقایقی از هر نوع توصیف نموده است.اما واژهء اطلاعات به این معنا به کار نمیرود و معنای خاصتری دارد.در واقع،اطلاعات زیر مجموعهای از دادهها است.هر قلم از دادهها معمولا زمانی به عنوان اطلاعات به کار میروند که انتظارات دریافت کننده،آن را تغییر دهند.
مثلا فرض کنید که در ساعت نه صبح به یک مسافر قطار گفته شود که در این ساعت قطار از تهران به اهواز حرکت خواهد کرد.اگر قبل از دریافت پیام،مسافر از ساعت حرکت قطار اطلاع داشته باشد،این عبارت هیچ نوع اطلاعات رضایتبخشی را در بر نخواهد داشت.زیرا هیچگونه تغییری در انتظار یا پیشبینی مسافر از زمان حرکت قطار ایجاد نمیکند اما اگر در ساعت نه صبح به مسافر گفته شود که قطار در ساعت ده صبح حرکت خواهد کرد،این اطلاعات محسوب میشود زیرا انتظار یا پیشبینی قبلی مسافر را در مورد زمان حرکت تغییر داده است.باید توجه داشت که هر اطلاعاتی دارای ارزش نیست مثلا اگر مسافر در حال سوار شدن به قطار مسافری تهران-مشهد باشد اطلاعات در مورد تأخیر زمان حرکت قطار اهواز برای وی ارزشی ندارد.
اطلاعات از جنبههای مختلفی طبقهبندی میشود؛از جمله ممکن است اطلاعات ذهنی یا کیفی16را از اطلاعات عینی یا کمی17 متمایز ساخت.اطلاعات حسابداری کمی است و نقش آن همانند سایر اطلاعات افزایش دانستیها یا کاهش احتمال اشتباه است.18
در حسابداری نیز بین دادهها و اطلاعات تفاوت وجود دارد.دادهها اندازه یا شرح یک موضوع و یا حادثهء اقتصادی است اما اطلاعات، دانش مفیدی است که از دادههای دریافتی حاصل میشود.به عبارت دیگر،اطلاعات نوعی داده است که تأثیر مهمی بر دریافتکنندهء آن بگذارد و عدم اطمینان را کاهش دهد.19
باید دانست که بین اطلاعات اصلی و اطلاعات جایگزینی20در حسابداری تفاوت وجود دارد:اطلاعات اصلی اطلاعاتی است که تصمیمگیرنده میخواهد تصمیمات خود را بر مبنای آن اخذ کند. اطلاعات جایگزینی یا فرعی زمانی به جای اطلاعات اصلی مورد استفاده قرار میگیرد که نشانگر یا تخمین خوبی از اطلاعات اصلی باشد.
برای روش شدن مطلب و مشخص شدن فرق بین اطلاعات اصلی و جایگزینی،فرض کنید پزشکی میخواهد درجهء حرارت مریضی را بداند،لذا با استفاده از ترمومتر درجهای را که نشان میدهد میخواند و این درجه را به جای درجهء حرارت واقعی مریض مورد استفاده قرار میدهد.به شرط آنکه واقعا این درجه تخمینی دقیقی از درجهء حرارت واقعی باشد،برای یک اطلاعات اصلی ممکن است،اطلاعات جایگزینی فراوانی وجود داشته باشد که معمولا توسط تصمیمگیرنده به ترتیب و بر حسب اولویت مورد استفاده واقع شود،فرضا اگر روند میزان فروش نشانگر روند سودآوری باشد که آن هم نیز از اطلاعات جایگزینی از سود واقعی است ممکن است در صورتیکه سود مشخص نباشد،میزان فروش به عنوان اطلاعات جایگزینی مورد استفاده قرار گیرد.21
استفادهکنندگان از اطلاعات و گزارشهای حسابداری را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:1-تصمیمگیرندگان داخلی یا درون سازمانی 2- تصمیمگیرندگان خارجی یا برون سازمانی.
تصمیمگیرندگان درون سازمانی عمدتا مدیران اجرایی هستند که اطلاعات حسابداری را برای برنامهریزی،کنترل،هماهنگی و تصمیمگیریهای بیشمار دربارهء عملیات روزانهء سازمان مورد استفاده قرار میدهند.
تصمیمگیرندگان برون سازمانی اشخاصی خارج از واحد اقتصادی هستند که اطلاعات حسابداری را مورد استفاده قرار میدهند و متشکل از سهامداران،سرمایهگذاران بالقوه،فروشندگان کالا،بانکها و موسسات اعتباری،اتحادیههای کارگری و مراجع مالی و اقتصادی دولت میباشند.برخی از استفادهکنندگان از اطلاعات حسابداری و نحوهء تصمیمگیری آنها به شرح زیر است:
سهامداران
بدهکاران و بستانکاران
کارکنان
دولت
مشتریان
مدیران
جامعه
خرید و فروش و یا نگهداری سهام
افزایش یا کاهش و یا ثابت نگهداشتن سطح مطالبات و بدهیها
درخواست برای افزایش سطح دستمزدها و تغییر مقررات استخدامی
افزایش مالیات و بررسی اثرات عملکرد شرکت بر محیط
خرید محصولات شرکت
نحوهء ارادهء عملیات شرکت
تشخیص اثرات اجتماعی و اقتصادی عملکرد شرکت دیهی است که استفادهکنندگان مختلف،به اطلاعات یکسانی نیاز ندارند.مثلا اطلاعاتی را که شرکت برای رفع نقایص و تأمین امنیت شغلی کارکنان جمعآوری میکند ممکن است برای کارکنان دارای اهمیت باشد و بر تصمیم آنها تأثیر گذارد اما احتمالا تاثیر کمی بر تصمیم مشتریان خواهد داشت.
همچنین نوع اطلاعاتی که برای هر دسته از تصمیمگیرندگان برون سازمانی و درون سازمانی تهیه میشود از ویژگیهای متفاوتی برخوردار است.
1-اطلاعات حسابداری که برای استفادهکنندگان برون سازمانی تهیه میشود برای گروههای استفادهکننده خاصی نیست بلکه براساس اهداف عام برای منظورهای کلی تهیه میشود و گروههای استفاده کنندگان برون سازمانی میتوانند اطلاعات مورد نظر خود را انتخاب و استفاده کنند.
2-رعایت مفروضات زیر بنایی،اصول حسابداری و استاندارهای حسابداری در تهیه و ارائهء اطلاعات برون سازمانی الزامی است، بنابراین،این عوامل محدودیتی را در تهیه و ارائه این نوع اطلاعات فراهم میسازد.
3-اطلاعات حسابداری در مرحلهء نخست بر چگونگی اندازهگیری و گزارش پدیدههای اقتصادی تأکید دارد و در مرحلهء بعد بر آثار رفتاری مدیران تأکید میکند.
4-اطلاعات حسابداری عمدتا براساس ارقام تاریخی که در گذشته انجام شده،تهیه میشود.
5-تهیهء اطلاعات حسابداری از نظر بعد زمانی محدود است و معمولا سالیانه،یا میان دورهای(فصلی)انجام میشود.
6-اطلاعات حسابداری به صورت جامع و خلاصه و برای کل واحد اقتصادی تهیه میشود و سازمان به عنوان یک مجموعهء واحد در نظر گرفته میشود.
1-اطلاعات حسابداری که برای استفادهکنندگان درون سازمانی تهیه میشود برای منظور خاص است و از جامعیت کمتری برخوردار است و به تناسب نیازهای استفادهکنندگان تهیه میشود.
2-در تهیه و ارائهء اطلاعات حسابداری درون سازمانی محدودیت کمتری وجود دارد زیرا رعایت اصول حسابداری و استانداردهای حسابداری الزامی نیست.
3-اطلاعات حسابداری کاربردهای رفتاری دارد زیرا حتی بر تصمیمهای روزانهء مدیران نیز تأثیر میگذارد.
4-اطلاعات حسابداری آیندهنگر است و براساس پیشبینیهای آتی و مقایسهء ارقام پیشبینی و واقعی تهیه میشود.
5-تهیهء اطلاعات حسابداری از نظر بعد زمانی انعطافپذیر است و به صورت روزانه،هفتگی،ماهیانه،سالیانه و یا چند ساله انجام میشود.
6-اطلاعات حسابداری به صورت تفصیلی و با جزئیات تهیه میشود،مثلا میتوان برای بخشهای مختلف یک سازمان و یا یک محصول اطلاعات حسابداری تهیه کرد.
اطلاعات حسابداری که به تصمیمگیرندگان برون سازمانی ارائه میشود در قالب گزارشها و صورتهای مالی است که شامل صورتحساب سود و زیان،ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد است که به دلیل عدم نقش استفادهکنندگان در تهیهء این گزارشها،مجامع دولتی و مؤسسات علمی و حرفهای حسابداری،واحدهای گزارشگر را به رعایت اصول و استانداردها موظف میکنند،تا استفادهکنندگان با اعتماد کامل این نوع اطلاعات و گزارشها را برای تصمیمگیری مورد استفاده قرار دهند.
همچنین این گزارشها و اطلاعات باید از ویژگیهای کیفی خاصی برخوردار باشند تا برای تصمیمگیری،مفید و قابل استفاده باشند.این ویژگیهای کیفی در نمودار صفحه بعد نشان داده شده است.23
تصمیمگیران برای استفاده از اطلاعات حسابداری باید قید فراگیر (هزینه و منفعت)را مدنظر داشته باشند.زیرا تهیهء اطلاعات،مجانی نیست و مستلزم هزینه است.بنابراین اطلاعاتی که برای تصمیمگیری مورد استفاده قرار خواهد گرفت باید منافع حاصل از آن بیشتر از هزینهء تهیه آن باشد.
اطلاعات حسابداری به گونهای تهیه و ارائه میگردد که برای استفاده کنندگان با دانش متعارفی از حسابداری قابل فهم باشد اما ویژگی قابل فهم بودن با دانش استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری نیز رابطه دارد،یعنی به موازات افزایش دانش حسابداری،استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری برای آنها قابل فهمتر خواهد بود و بهتر میتوانند در تصمیمگیری از آن استفاده کنند.
ویژگیهای کیفی اولیه(اصلی)شامل ویژگی مربوط بودن24و ویژگی قابلیت اتکاست25و مربوط بودن یکی از ویژگیهای مهم اطلاعات حسابداری است.اطلاعاتی مربوط محسوب میشود که در
استفادهکنندگان از اطلاعات حسابداری
قید فراگیری
ویژگی خاص استفادهکنندگان
هدف اطلاعات حسابداری
ویژگیهای کیفی اولیه(اصلی)
ویژگیهای کیفی اولیه(فرعی)
ویژگیهای کیفی ثانویه
پیشنیاز برای تحقق
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
تصمیمگیریها مؤثر باشد و بر نوع تصمیمی که استفادهکنندگان اتخاذ خواهند کرد تاثیر گذارد.
ویژگی قابلیت اتکا به اعتماد و اتکایی که استفاده کنندگان میتوانند بر اندازهگیریهای گزارش شده در اطلاعات حسابداری داشته باشند، اشاره دارد.چنانچه اطلاعات ارائه شده براساس شواهد و مدارک عینی و قابل اثبات انجام شود،قابلیت اتکا خواهد داشت.باید توجه داشت که بین این دو ویژگی رابطهء معکوس وجود دارد بدین معنی که کوشش در جهت ارائه اطلاعات هرچه مربوط به مستلزم کاستن از قابلیت اتکای آن اطلاعات است حتی در پارهای موارد لازم ارائهء اطلاعات صرفا مربوط، فدا کردن و نادیده گرفتن قابلیت اتکای اطلاعات است26.
ویژگیهای بموقع بودن،ارزش بازخور و ارزش پیشبینی ویژگیهای فرعی«مربوط بودن»است.اطلاعات حسابداری نمیتوانند با تصمیمگیری مربوط باشد مگر اینکه به موقع باشد یعنی در زمان مناسب در دسترس تصمیمگیرندگان قرار گیرد زیرا بسیاری از انواع اطلاعات، بویژه اطلاعات حسابداری،نسبت به گذشت زمان حساسیت زیادی دارند و به سرعت ارزش خود را از دست میدهند.
ارزش بازخور به کیفیت اطلاعات که استفادهکنندگان را قادر میسازد تا انتظارات یا پیشبینیهای قبلی را تأیید یا تصحیح کند اشاره دارد.ارزش پیشبینی به کیفیت اطلاعات که به استفادهکنندگان کمک میکند تا احتمال درستی پیشبینی تصمیمات گذشته یا حال را افزایش
دهند اشاره دارد.
اهمیت27به این مفهوم بکار میرود که اطلاعات حسابداری باید به صورت خلاصه از انبوه اطلاعات،استخراج و ارائه گردد به نحوی که برای استفادهکنندگان بامعنا باشد.اطلاعات بیش از اندازه ماننده اطلاعات خیلی کم،میتواند استفادهکنندگان را به اشتباه اندازد زیرا اگر اطلاعات بیش از حد ارائه شود اطلاعات مرتبط با تصمیمگیری در میان انبوه اطلاعات کم خواهد شد و استفادهکنندگان تصمیمگیری صحیحی انجام نخواهند داد.به عبارت دیگر،بهمانگونه که اطلاعات کم موجب میگردد که پیشبینی و تصمیمگیری صحیحی انجام نگردد همچنین اطلاعات با جزئیات زیاد و غیر مهم، تصمیمگیری را مشکل خواهد کرد بنابراین«اهمیت»محدودیتی را ایجاد میکند که چه اطلاعاتی باید افشا گردد.
قابل مقایسه بودن28به این معناست که اطلاعات تهیه شده در یک شرکت یا شرکتهای متفاوت براساس یک نوع اصول،روشهای حسابداری،طبقهبندی،نحوهء افشای حقایق و غالبا در یک چارچوب مشابه ارائه شود تا خصوصیات مشابه آنها،مقایسهء آنها را امکانپذیر سازد.
صحیح بودن29به معنای ارائهء واقعیات در قالب کمیتهای قابل اندازهگیری با دقت کافی است.برای این کار لازم است که حسابداران بدانند چه چیزی را اندازهگیری میکنند و بعد روش اندازهگیری را انتخاب کنند که نشاندهندهء موضوعی باشد که اندازهگیری میشود.از این جهت برای کسب قابل اعتماد بودن ارقام ارائه شده،حسابداران ناچارند که به مفهوم واقعیت یا وجود خارجی رجوع نمایند تا روشهای جاری را مستدل نمایند و یا ادعا کنند که اصول و روشهای مشخصی نسبت به سایر اصول،اولویت دارد؛لکن واقعیت یا وجود خارجی از نظر نویسندگان،معانی متفاوتی دارد.بعضی از این معانی به شرح زیر است:
1-اندازهگیری بدون تعصب و با اندازهگیری که خارج از فکر شخص اندازهگیری وجود دارد.
2-اندازهگیری که بر مدارک قابل رسیدگی مبتنی باشد.
3-اندازهگیری که بر نظر شخص واجد شرایط مبتنی باشد.
4-اندازهگیری که وقتی توسط افراد متفاوتی اندازهگیری گردد، دارای کمترین پراکندگی آماری است30.
متفاوت بودن نیازهای اطلاعاتی استفادهکنندگان مختلف باعث بروز یک مشکل عمده برای فراهم کننده اطلاعات است.ممکن است برای رضایت آنها لازم باشد که اطلاعات خاص تهیه شود اگر چه استفادهکنندگان اطلاعات حسابداری،با هم تضاد منافع دارند،ولی بهتر است روشهایی اتخاذ شود تا بدینوسیله بتوان بین اطلاعات مختلف ارتباط لازم را برقرار کرد؛زیرا برقراری ارتباط بین اطلاعات مختلف برای کسانی که علاقهمند به عملیات شرکت و دورنمای آن هستند ضروری به نظر میرسد.این نتیجهای است که باید سعی کرد بدان دست یافت.
فرایند ارتباط در قلب سیستم اطلاعات حسابداری جای دارد.برای اتخاذ تصمیمات صحیح ضروری است که آن دسته از اطلاعاتی که با ارزش محسوب میشوند از طریق سیستم ارتباطی در اختیار کسانی قرار گیرد که فاقد این اطلاعات هستند بنابراین برای حسابداران،مطالعهء فرایند ارتباط ضروری است.
بیشتر سیستمهای ارتباطی،حداقل پنج مرحله به شرح زیر دارند:
دریافتکنندهء پیام\کشف رمز پیام\انتقال پیام\بصورت رمز در آوردن قصد\فرستندهء پیام
(موانع فنی)
تحریف معانی
سطح نفوذ
مدل فرایند ارتباط
هدف سیستم آن است که پیامی که توسط فرستنده ارسال میگردد بطور مناسبی اعمال و اقدامات دریافت کننده پیام را تحت تأثیر قرار دهد.این امر فقط زمانی میسر خواهد شد که مفهوم پیامی که به دریافت کننده میرسد همان مقصود فرستندهء پیام باشد.زیرا پیام تا رسیدن به دریافتکننده باید از مراحل واسطهای که در مجرای پیام قرار دارد عبور کند،لذا ممکن است مشکلاتی از قبیل پارازیت و یا تحریف پیام در داخل سیستم پیش آید که منظور فرستندهء پیام برآورده نشود.شرح مراحل واسطه میتواند ماهیت چنین مشکلاتی را آشکار کند.
در یک سیستم ارتباطی اطلاعات حسابداری فرستندهء پیام، حسابدارانند و دریافتکنندهء پیام،استفادهکنندگان از اطلاعات هستند. کدگذاری(به رمز نوشتن)پیام در این سیستم ارتباطی با استفاده از مفاهیم حسابداری نظیر-دارایی-بدهی-استهلاک-سود و...انجام میگردد که هر کدام از این واژهها معنای خاصی را میرسانند.انتقال پیام در قالب گزارشهای حسابداری و صورتهای مالی به شکل نوشته یا چاپ یا به وسیلهء کامپیوتر و یا از طریق تلفن و یا گفتگوی مستقیم انجام میشود.
تحریف معنی پیام ممکن است در هر یک از مراحل کدگذاری و یا کشف رمز آن اتفاق افتد.اگر تحریف معنی پیام در هنگام کشف رمز اتفاق افتد،در این حالت به آن پارازیت(تحریف)معنی گفته میشود و اگر تحریف در مرحلهء حمل رخ دهد،در این حالت به آن پارازیت تکنیکی(موانع فنی)میگویند.عموما پارازیت معنی زمانی رخ میدهد که گیرندهء پیام معنای دیگری غیر از آنچه که منظور فرستنده است از پیام برداشت کند.پارازیت تکنیکی نیز از پیچیدگی حاصل از عملکرد خودکار وسایل ارتباطی ناشی میشود.
پارازیت تکنیکی میتواند مشکل عمده باشد ولی در سیستمهای حسابداری این نوع پارازیت به ندرت ممکن است اتفاق افتد و اغلب به صورت اشتباه در چاپ صورتهای مالی و گزارشهای حسابداری است. سایر جنبههای پارازیت تکنیکی در حسابداری اهمیت بیشتری دارد زیرا اگر اطلاعات داده شده بیش از اندازهء مجاز باشد جنبههای مهم پیام از بین میرود و در میان انبوه اطلاعات گم میشود.به همین دلیل حسابدارانی که اطلاعات را برای مدیریت گزارش میکنند ضروری است خلاصهء مهمترین جنبهها و یا نتایج را در بالای گزارش خود ضمیمه کنند.
تحریف معنی زمانی ایجاد میشود که معانی مختلفی برای یک واژه و یا یکسری از واژهها وجود داشته باشد.پارازیت معنی علت بسیاری از مشکلات حسابداری است.اگر فرستنده و گیرندهء پیامهای حسابداری نتوانند روی اصول معینی توافق کنند،ارتباط مؤثر نخواهد بود.برای مثال فرض کنید که حسابداری به مدیر شرکتی بگوید که ماشینآلات در ترازنامه به قیمت پنج میلیون ریال نشان داده میشود.مدیر از این پیام چه برداشتی کند.آیا معنای آن بدینگونه برداشت میشود که ماشین آلاتی شبیه این،در حال حاضر پنج میلیون ریال میارزد؟(ارزش (به تصویر صفحه مراجعه شود)
SPECIAL PRIZE-JURIJ KOSOBUKIN-USSR
جایگزینی).آیا معنایش این است که اگر شرکت در حال حاضر این ماشینآلات را بفروشد پنچ میلیون ریال دریافت خواهد کرد؟(ارزش فروش مجدد).آیا معنایش این است که بهای تمام شده اولیهء ماشینآلات پنج میلیون ریال است(بهای تمامشدهء تاریخی)آیا معنایش این است که بهای تمام شده پس از کسر استهلاک انباشته پنج میلیون ریال است(ارزش دفتری).هر کدام از این معنای متفاوت ممکن است در گزارشهای حسابداری مورد استفاده قرار گیرد.مشکل تحریف معنی در حسابداری از اندازهگیری ناشی میشود.
میتوان گفت در هر شرکت اولین قدم در ارائه اطلاعات به استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری،انتخاب موضوعات،فعالیتها یا حوادث و تأثیرات آنها در تصمیمگیری مورد نیاز است.بطور مثال موضوعها عبارتند از:بدهکاران،داراییها و بدهیها و نظایر آن.فعالیتها عبارتند از فروش کالا و خدمات و تقسیم سود و نظایر آن.قبل از آنکه اندازهگیری انجام شود باید علایم موضوعاتی که میباید اندازهگیری شود انتخاب گردد،فرضا در رابطه با بدهکاران،نشان مورد نظر ممکن است شامل مقدار ریالی باشد که باید وصول شود و تاریخ وصول آن باشد.
اندازهگیری در حسابداری بطور سنتی به معنی بیان موضوعات یا فعالیتهای مربوط به یک واحد بر حسب ارقام پولی است به طریقی که ارائه آنها به صورت مجموع یا تکتک امکانپذیر گردد.به همین دلیل پول به عنوان کارآمدترین وسیله برای اندازهگیری و انتقال اطلاعات حسابداری در کلیهء مراحل فرایند حسابداری بکار گرفته میشود.چون
اندازهگیری فرایند طبقهبندی و تشخیص را نیز شامل میگردد،و حسابداران سالهاست که تشخیص دادهاند علاوه بر ارائه اطلاعاتی که به صورت اعداد و ارقام پولی بیان میگردد به سایر اطلاعاتی که در قالب ارقام پولی نمیگنجد نیز نیاز میباشد و به همین جهت بر یادداشتهای پیوست صورتهای مالی تأکید میگردد.
مهمترین عامل محدودکنندهء اندازهگیری از آنجا ناشی میشود که فرض میشود اطلاعاتی که ارائه میگردد برای پیشبینی آینده مفید است.اما از آنجا که رابطهء بین حال و آینده معمولا قابل اطمینان نیست به سختی میتوان ملاک اندازهگیری را به گونهای تعیین کرد که در ارتباط باشد.
مهمترین خصوصیت همهء واحدهای اندازهگیری ثبات است.خواه از نظر وزن باشد یا مسافت،پول و غیره.مثلا برای مهندسان و معماران دانستن این نکته ضروری است که آیا متر واحد اندازهگیری آنهاست یا تن و یا چیز دیگری.اگر آنها واحد اندازهگیری را نشناسند،پلی را که ساختهاند ممکن است فرو ریزد.اگر آنها تصور کنند که متری را که به عنوان واحد اندازهگیری بکار میبرند استاندار نیست،میتوانند طول آن را با طول متر پلاتینی استانداردی که وجود دارد مطابقت دهند.اما حسابداران چنین امکانی را برای واحد اندازهگیری در اختیار ندارند. اطلاعاتی که حسابداری تهیه میکند بر بهای تمام شدهء تاریخی مبتنی است و تغییرات در قدرت خرید پول نادیده گرفته میشود و فرض میگردد که ارزش واحد پول ثابت است.اما به دلیل عدم ثبات ارزش پول برای حسابداران مقایسهء داراییها،بدهیها و سودهای حاصل از یک دورهء مالی با اقلام مشابه از سایر دورهها دشوار است.در چنین مواردی حسابداران میتوانند با تعدیل واحد اندازهگیری بر این مشکل غلبه کنند.اما تعدیلات کدام است؟حسابداری در هنگام تغییر واحد اندازهگیری چه عملی باید انجام دهند؟آیا واحد اندازهگیری باید براساس نرخ تورم تعدیل شود؟آیا واحد اندازهگیری برای آن دسته از تغییر قیمتهایی که در ارتباط با داراییها و بدهیها هستند باید تعدیل شود؟این موضوع در حقیقت اساس مشکل اندازهگیری حسابداران بشمار میرود و تاکنون در حسابداری هیچ توافقی در مورد بهترین روش اندازهگیری وجود ندارد31.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
علیرغم محدودیت اندازهگیری که بر اطلاعات حسابداری تأثیر میگذرد و علیرغم محدودیتهایی که ویژگیهای اطلاعات حسابداری ایجاد میکند اگر به تضاد منافعی که در مورد اطلاعات حسابداری وجود دارد توجه شود و رفع گردد و فرایند ارتباط مورد توجه دقیق حسابداران قرار گیرد،اطلاعات حسابداری میتواند برای تصمیمگیری مفید باشد.اطلاعات حسابداری از کنش متقابل سه گروه نتیجه میشود: موسسات،استفادهکنندگان و حسابداران که بین آنها تضاد منافع وجود دارد.
مؤسسات،اصلیترین طرف میباشند زیرا موجودیت و رفتار آنهاست که باعث،ایجاد کارکرد عملیاتی میشود که قسمتی از آن توسط حسابداری قابل سنجش است.مؤسسات همچنین اطلاعات حسابداری را ایجاد میکنند.استفادهکنندگان در گروه بعدی قرار دارند.منافع و نیازهای آنها بر عمل حسابداران تأثیر میگذارد.
حرفه حسابداری و حسابداران را میتوان گروه سوم دانست که بر اطلاعات حسابداری تاثیر دارند.تاثیر این گروهها بر یکدیگر را میتوان با نمودار ون به شکل فوق نشان داد.32
دایره الف،نمایشگر دسته اطلاعاتی است که موسسه منتشر و افشا میکند.دایره ب منافع استفادهکنندگان در استفاده از اطلاعات
حسابداری برای تصمیمگیری را نشان میدهد.و دایره ج نمایشگر محدودهای از اطلاعات است که حسابداران قابلیت ایجاد و تائید آن را دارند.مناطق دو و هفت مناطق تضاد منافع است.رفع تضاد منافع بین این سه گروه در صورتی امکانپذیر است که یکی از آنها جنبه غالب پیدا کند.
در تحقیقاتی که انجام شده33چنانچه بین این سه گروه استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری جنبهای غالب شود اطلاعاتی که تهیه و ارائه خواهد شد برای تصمیمگیری مفیدتر خواهد بود این امر مستلزم شناخت استفادهکنندگان اطلاعات حسابداری و نیازهای آنان است که باید توسط حسابداران انجام شود.
در شرایطی که مالکیت واحدهای بزرگ تولیدی و خدماتی متعلق به دولت است و بازار بورس اوراق بهادار کاملا فعال نباشد،سهامداران و سرمایهگذاران نمیتوانند استفادهکنندگان اصلی اطلاعات حسابداری باشند.
بنابراین ضروری است که استفادهکنندگان از اطلاعات حسابداری دقیقا شناسایی و تعیین شوند.تحقیق این امر توسط حسابداران در کیفیت و کمیت اطلاعاتی که تهیه و ارائه خواهند نمود تاثیری اساسی دارد.در فرایند ارتباط فرستنده پیام(حسابداران)میباشند که اطلاعات به دریافتکننده پیام(تصمیمگیران)انتقال میدهند.همانند یک خبرنگار که میتواند یک خبر را با حروف درشت در روزنامه تیتر کند و یا آن را با حروف کوچک عنوان کند و تاثیر متفاوتی که میتواند بر خواننده بگذارد نحوه تهیه و انعکاس اطلاعات حسابداری توسط حسابداران بر تصمیمگیران نیز تاثیر دارد.
تصمیمگیران مهمترین جزء در کل فرایند ارتباط میباشند زیرا ارتباط برقرار نخواهد شد مگر آنها به گونهای عمل کنند که مورد انتظار فرستنده پیام(حسابداران)باشند.حسابدارانی که نمیتوانند تصمیمگیران را وادار نمایند تصمیمهایی اتخاذ کنند که بر مبنای اطلاعات تهیه شده توسط آنها باشد میتوانند هیچ گزارشی تهیه نکنند و همان نتیجه را بگیرند.بنابراین اطلاعاتی که تهیه میشود باید مناسب با دانش فرد تصمیمگیر باشد و از اصطلاحات بسیار فنی خودداری شود.
طبق تحقیقاتی که انجام شده باشد،34نحوهء رفتار و عمل حسابداران نیز در تصمیمگیران تأثیر میگذارد.اگر حسابداران این احساس را داشته باشند که افرادی که برای آن اطلاعات تهیه میشود افرادی بیکفایت میباشند،و اطلاعاتی که آنها تهیه میکنند در تصمیمگیران بیتأثیر میباشد و رفتار نامطلوب از خود نشان دهند، برخورد آنها باعث خواهد شد تا تصمیمگیران نسبت به اطلاعاتی که آنها تهیه میکنند عکسالعمل مخالف و منفی انجام دهند اما اگر تصمیمگیران احساس کنند که حسابداران علاقهمند هستند به آنها یاری و مساعدت نمایند بطور جدیتری به پیامهای حسابداران توجه خواهند نمود.35
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
(1).الوانی،مهدی،مدیریت عمومی،نشر نی،1367
(2).سعادت،اسفندیار،نقدی بر مدل کلاسیک تصمیمگیری،دانش مدیریت دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران پائیز 1369
(3)-Simon
(4)-Cyent
(5)-March
(6).موزلین،نیکوس،سازمان و بوروکراسی،ترجمه حسن میرزائی اهرنجانی،احمد تدین،انتشارات دانشگاه تهران،1368
(7)-Bounded Rationality
(8)-Statisficing
(9) Hendriksen,E,S,Accounting theory 4thed Richard D.Irwine-1982
(10).مدیریت عمومی،همان ماخذ
(11).شباهنگ،رضا،حسابداری مدیریت،سازمان حسابرسی،اردیبهشت 1365
(12) -Arnold.John,Accounting for Management Decisions 2th,Prentice-Hall.1990
(13)-data
(14)-information
(15) -Hornby,Ox fond-Advanced Dictionery,oxtora university 4th,1977.
(16)-Hendrikson(1982).Loc.Cit
(17)-Subjective information
(18)-Objective,Information
(19).حسابداری مدیریت،همان ماخذ
(20)-Surrogate
(21).ثقفی،علی مجموعه مقالات اولین سمینار حسابداری ایران،دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز
(22) -Horngren-Charls-T.Management Accounting, Sixth dition,pentice-Hall-1984
(23) -FASB,Statement of Financial Accounting No.2, 1980
(24)-Relevant information
(25)-Reliability
(26).عالیور،عزیز،صورتهای مالی اساسی،سازمان حسابرسی،بهمن ماه 1366
(27)-Materiality
(28)-Comarobility
(29)-Accuracy
(30)-Hendrikson(1982).Loc cit
(31)-Arnold(1990).Loc.cit.
(32) -Cyertand Yuji Ijiri.Problems of Implementing the Trueblood objectives Retort,in Studies on Financial Accounting objective 1974 Supplement to Vol.12 Journal of Accounting Research
(33)-trublood
(34)-Archrice
(35) -Faltham,management Accounting and Human, Behavior,Accounting Review,1975