ریشه‌های شکل‌گیری بحران روابط ایران-بریتانیا

تحولات روابط ایران با انگلیس با حمله و اشغال کوتاه مدت سفارت آن کشوردر تهران وارد مرحله جدیدی شده است که بی تردید منافع ملی کشور را با مخاطراتی جدی مواجه خواهد کرد. این رویداد که در پی اقدام مجلس شورای اسلامی در کاهش روابط دیپلماتیک با دولت انگلیس آغاز شد از جمله اقداماتی است که هیچ توجیه عقلانی بر آن مترتب نیست و تردید نباید کرد که جمهوری اسلامی بازنده اصلی این بازی خواهد بود. تحولی که پیامدهای آن بلافاصله پس از حمله مذکور با بیاینه اجماعی ۱۵ عضو دایم و غیر دایم شورای امنیت آغاز شد و با محکومیت سراسری جهانی ادامه یافت. به نظر می رسد واکنش دولتهای اروپایی به موضع گیری سیاسی محدود نشده و با اقدامات عملی ادامه خواهد یافت.

در این یادداشت کوتاه به دلایل و انگیزه های مجلس در شروع این بحران خواهم پرداخت و در فرصت مناسب و یادداشت بعدی به پیامدهای این اقدام در عرصه منطقه ای و بین المللی اشاراتی خواهم داشت.

۱) اقدام مجلس شورای اسلامی در طرح تصویب کاهش روابط با دولت انگلیس معطوف به تحولاتی است که طی چند هفته اخیر در صحنه روابط بین المللی ایران رخ داده و بطور مشخص سه قطعنامه ای است که در عرض کمتر از یک هفته در شورای حکام انرژی هسته ای، مجمع عمومی سازمان ملل متحد و کمیته سوم سازمان ملل به تصویب رسید.‍ طراحان این طرح با توجه به نقش بارز انگلیس در تصویب این قطعنامه ها و همچنین تحریم بانک مرکزی و اتهامات دیگری در خصوص دست داشتن انگلیس در توطئه علیه ایران کاهش روابط دیپلماتیک با انگلیس را مطرح کردند. در حالیکه از منظر دیپلماتیک نمی توان بصرف این اتهامات اقدام به کاهش سقف روابط دیپلماتیک با یک کشور کرد کما اینکه اگر این مدلول را مبنای اقدام مذکور قرار دهیم کشورهای بسیار دیگری هستند که باید با آنان نیز چنین رفتار کرد.

در سه قطعنامه مصوب (اگرچه انگلیس هم به عنوان یک عضو جامعه بین الملل به آنها رای داد) باید دلیل اصلی را در تنزل جایگاه بین المللی ایران و ضعفهای کاملا آشکار دیپلماتیک کشور و ناتوانی مسولین سیاست خارجی در کسب حمایت -حتی دوستان سابق- جستجو کرد.

در قطعنامه مصوب شورای حکام ۳۳ عضو از ۳۵ عضو شورای حکام به این قطعنامه رای مثبت دادند و حتی کشورهای عضو عدم تعهد که ایران همواره حمایت آنان از کشورمان را در رسانه ملی تبلیغ می کند از این قطعنامه حمایت کردند. وزیر خارجه روسیه به عنوان یکی از متحدین ایران صراحتا اعلام کرد که نماینده کشور متبوعش در تدوین قطعنامه نقشی فعال داشته است.

در خصوص قطعنامه تصویب شده در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اتهام ترور سفیر عربستان در واشنگتن نیز ۱۰۶ عضو از ۱۹۳ کشور دارای حق رای در سازمان ملل به این قطعنامه رای مثبت دادند. این قطعنامه اگرچه ضمانت اجرایی ندارد، ولی با توجه به اینکه جایگاه مجمع عمومی که کاملا متفاوت با شورای امنیت است باید این قطعنامه را محصول ناتوانی ایران در اقناع نمایندگان کشورهای عضو سازمان ملل در بی پایه و بی اساس بودن این اتهام دانست.

قطعنامه مطروحه از سوی دولت کانادا در اتهام نقض حقوق بشر در کشورمان نیز برای اولین بار در ده سال گذشته با تفاوت آراء فاحشی بین موافقین و مخالفین به تصویب رسید. در جریان رای گیری برای این قطعنامه و علیرغم رایزنی های گسترده نماینده اعزامی ایران-آقای محمد جواد لاریجانی- ۸۶ کشور از قطعنامه حمایت کردند و تنها ۳۲ کشور با آن به مخالفت برخاستند که در تاریخ تصویب این قطعنامه ها طی دهه گذشته تفاوت ۵۴ رای در حمایت از قطعنامه کاملا بی‌سابقه است.

واضح است که مقصر دانستن یک کشور در تصویب این قطعنامه تجاهل در مقابل واقعیتهایی در روابط خارجی است که متاسفانه کشور با آن دست به گریبان است.

۲) اما نکته دوم پیامدهای تصویب طرح کاهش روابط دیپلماتیک با انگلیس است.با توجه به اینکه کشور در ضعیف ترین وضعیت بین المللی از زمان پیروزی انقلاب(حتی در مقایسه با دوران جنگ تحمیلی) قرار دارد توسل به اینگونه اقدامات می تواند پیامدهای ناگواری را برای منافع ملی کشور در بر داشته باشد. واکنش یکپارچه اتحادیه اروپا علیه ایران یکی از این احتمالات است که طراحان و مسولان سیاست خارجی باید آن را مد نظر داشته و نسبت به عواقب آن آگاه باشند. واضح است که هرگونه عقب نشینی کشور از تصمیم خود در صورت وقوع چنین اقدام ضربه شدیده به اعتبار کشور در داخل و صحنه بین المللی خواهد بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد